گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد اول
درس سی و دوم: بیتالاحزان یک حقیقت فراموش ناشدنی







اشاره
محمّد صادق نجمی
هر زائر شیعی، از هر نقطه دنیا که وارد مدینه منوره میگردد، پس از زیارتِ قبر مطهر حضرت رسول صلی الله علیه و آله و اقامه
نماز در مسجد آن حضرت و پس از زیارت قبور پاك ائمه بقیع علیهم السلام و سایر قبور متعلق به اقوام و عشیره پیامبر اکرم صلی
الله علیه و آله عازم زیارت بیتالأحزان میشود، به این امید که اگر به قبر مطهر زهراي مرضیه علیها السلام دسترسی ندارد، آن
حضرت را در محل دیگري که به وي منتسب است زیارت کند و اگر نمیتواند که صورت خود را به خاك قبر یگانه یادگار رسول
خدا بگذارد و ضریح مقدس آن حضرت را با اشک دیده بشوید، حداقل در جایگاهی که دخت گرامی پیامبر صلی الله علیه و آله
پس از رحلت پدر بزرگوارش و در ایام آخر عمرش هر روز چند ساعت از وقت خویش را در آنجا به عبادت و گریه و ناله سپري
نمود، نماز بخواند و به یاد اشکهاي آن حضرت اشک بریزد. اما اینک نه از چنین محلی خبري است و نه از بیتالأحزان در بقیع،
صفحه 202 از 226
اثري.
آیا اصلًا بیتالاحزان در حقیقت وجود دارد یا یک موضوع موهوم و خیالی بوده و بجز در لسان بعضی از خطبا و گویندگان وجود
خارجی نداشته است؟!
در این مقاله برآنیم که با مطالعات کم و ناقص خود، محل واقعی و تاریخ ساختمان بیتالاحزان را، تا آنجا که از کتب حدیث و
تاریخ به دست میآید و گفتار کسانی را که در
ص: 361
طول تاریخ و از قرن اول تا دوران تخریب، از نزدیک این بیت حزن را زیارت کرده و شاهد ساختمان آن بودهاند در اختیار خواننده
ارجمند قرار دهیم تا معلوم شود که بیتالأحزان یک واقعیت غیر قابل انکار و یک حقیقت فراموش نشدنی است، اگر چه ساختمان
آن ویران گردیده و درگوشه بقیع، از بیتالاحزان اثري باقی نمانده است. منابع حدیثی و تاریخیِ متقن از محدثان، مورخان،
نویسندگان معروف و دانشمندان مشهور از شیعه و اهل سنت در طول تاریخ آن را تأیید و تثبیت نمودهاند که اینک نمونههایی از
روایات و اعتراف مورخان را از نظر خوانندگان میگذرانیم.
بیتالاحزان در منابع حدیثی
از جمله منابع حدیثی که در آن از انگیزه به وجود آمدن بیتالاحزان سخن به میان آمده، خصال شیخ صدوق رحمه الله است که
آن محدث بزرگ، در ضمن روایتی با اسناد از امام صادق علیه السلام نقل میکند:
وَ أَمّا فاطِمَ ۀُ فَبَکَتْ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله حَتَّی تَأَذَّي بِهَا أَهْلُ الْمَدِینَۀِ فَقَالُوا لَهَا قَدْ آذَیْتِنَا بِکَثْرَةِ بُکَائِکِ وَ کَانَتْ تَخْرُجُ »
«1» «... إِلَی الْمَقَابِرِ
صریحتر و روشنتر از روایت صدوق، گفتار فضه (خادمه حضرت زهرا علیها السلام) است که مرحوم علامه مجلسی در ضمن بیان
جریان مفصل شهادت حضرت زهرا از زبان فضه، چنین نقل میکند که:
«2» .« ثمّ انَّه بَنی لَها بَیْتاً فِی البقیع نازهاً عَنِ الْمَدِینۀ »
امیر مؤمنان علیه السلام براي فاطمه، در بقیع و در خارج مدینه، خیمهاي را بپاداشت که آن حضرت به همراه حسنین بدانجا میآمد
و پس از گریه طولانی به خانهاش مراجعت مینمود.
ص: 362
است خواه به شکل چادر باشد یا « محل و مسکن » در لغت به معناي « بیت » ، توضیح اینکه: به طوریکه در کتب لغت آمده است
و به طوريکه در آینده نیز خواهیم دید، اولین بیت و مسکنی که براي فاطمه زهرا در بقیع ساخته شده، «1» خانهاي از خاك و گل
به صورت چادر و خیمه بوده است.
بیتالأحزان از نظر علما و مورّخان
اشاره
عدهاي از علماي بزرگ و شخصیتهاي علمی که در تاریخ مدینه و یا درباره زیارت بقیع مطلبی نوشتهاند، از بیتالأحزان نیز سخن
گفته و وجود آن را تأیید و تثبیت نمودهاند که نظرات چند تن از آنان را به ترتیب تاریخ زندگی آنان، میآوریم:
262 - -1 ابن شبه نمیري 173
صفحه 203 از 226
اشاره
است. او که یکی از «3» در باره مدینه منوره، تاریخ المدینه، تألیف ابوزید عمر ابن شبه النمیري «2» قدیمیترین تاریخ موجود
شخصیّتهاي علمی و از فقها و محدثان مورد وثوق و از مورخان مورد اعتماد، نزد علما و دانشمندان اهل سنت است، در کتاب خود،
آنجا که
ص: 363
آثار و قبور بقیع- موجودِ در زمان خودش- را معرفی میکند، چنین مینویسد:
شخص موثق و مورد اعتمادي براي من نقل نمود: مسجدي که در طرف شرقی آن به جنازه اطفال نماز خوانده میشود، دراصل »
که به دستور حسینبن علی علیه السلام در آنجا مینشست تا از قبر فاطمه علیه السلام «1» « رقیه » خیمهاي بوده براي زن سیاهی بنام
«2» «. مراقبت کند؛ زیرا قبر فاطمه را کسی بجز همان زن نمیشناخت
از این گفتارِ ابن شبه که مشهود و مسموع خود را در مورد بیتالاحزان نقل نموده است، دو مطلبِ زیر بوضوح به دست میآید:
-1 بیتالاحزان در دوران حسین بن علی علیه السلام یعنی تا سال 61 هجري، مانند حال حیات حضرت زهرا علیها السلام بصورت
خیمه و چادر و محلی بوده است مشخص و معین و حسینبنعلی علیه السلام بر حفظآن عنایت واهتمام داشته؛ بهطوريکه
یکیازبانوان و ارادتمندان حضرت زهرا علیها السلام را مأموریت داده است، در این بیت و خیمه که یادآورِ دورانِ حساس زندگی
مادر بزرگوارش بوده، اقامت نموده و از آنجا حراست و نگهبانی کند و لابد براساس همیندید و اهتمام و به پیروي از روش آن
حضرت، افرادي از اهل بیتِ عصمت پس از آن حضرت نیز همین روش را ادامه داده و خیمه را به ساختمان مبدّل نمودهاند.
-2 بیتالاحزان پس از این دوران و در اواخر قرن دوم و اوائل قرن سوم، داراي ساختمان بوده که ابن شبه را وادار نموده است کمّ و
کیف و انگیزه بوجود آمدن این ساختمان را از افراد خبیر و مطلع جویا شود و یکی از افراد مطلع و مورد وثوق نیز تا آنجا که در این
مورد اطلاع داشته با وي در میان گذاشته است و سابقه آنجا را که زمانی بصورت خیمه بوده، بازگو نموده است و لیکن این خیمه
دقیقاً در چه تاریخی و به وسیله چه کسی به ساختمان تبدیل شده، معلوم نیست.
ص: 364
توجیه متناقض
و اما مطلب دیگري که در ذیل این گفتار آمده است که: اقامت آن زن در میان بیتالاحزان براي حفظ و مراقبت قبر حضرت زهرا-
سلام اللَّه علیها- بوده است، تعلیلی است از سوي خودِ وي و توجیهی است متناقض و غیر قابل قبول؛ زیرا: اولًا خودِ ابن شبه در این
کتاب، مانند عدّه دیگر از مورخان میگوید که علی بن ابیطالب علیه السلام پیکر مطهر حضرت زهرا علیها السلام را شبانه و در
داخل منزل خود دفن نمود؛ بنابراین، مراقبت از قبر آن حضرت در بقیع مفهومی ندارد.
آن را نمیشناخته، باز هم مراقبت از قبرِ مجهول، معنا و مفهومی « رقیه » و ثانیاً اگر قبر آن حضرت در بقیع واقع بوده و کسی بجز
ندارد.
به هرحال با توجه به وضعیت خاص و حساس آن روز، ابهام در پاسداري از بیتالاحزان و توجیهات مختلف در اقامت یک زن در
داخل آن، مستبعد نیست.
-2 فتواي امام غزالی بر استحباب خواندن نماز در بیت الأحزان
صفحه 204 از 226
505 ) که یکی شخصیتهاي معروف و از علما و دانشمندان اهل سنت است، در ضمن بیان وظایف زائران - امام ابومحمد غزالی ( 450
مستحب است که زائران، هر روز صبح، پس از زیارت قبر » : مدینه منوره و کسانی که به زیارت بقیع مشرف میشوند، میگوید
حضرت رسول صلی الله علیه و آله در بقیع حضور بهم رسانند و قبور پیشوایان دینی و صحابه را که در آنجا مدفون هستند زیارت
ویستحبّ أن یَخرج کلّ یوم الی البَقیع بعد » ؛« و مستحب است در مسجد فاطمه علیها السلام نیز نماز بخوانند » : سپس میگوید .« کنند
«1» .« السلام علی رسولاللَّه ... ویصلّی فی مسجد فاطمۀ علیها السلام
614 - -3 ابن جبیر، جهانگرد معروف و دانشمند اسلامی 540
سوّمین کسی که بیتالأحزان را از نزدیک زیارت و در باره آن سخن گفته است، رحاله و جهانگرد معروف اسلامی ابوالحسین
است. او که در ماه «2» احمد بن جبیر اندلسی
ص: 365
و در کنار قبّه عباسیه، خانهاي قرار گرفته است که به » : محرم سال 580 ه. ق. وارد مدینه شده و بقیع را زیارت نموده است، میگوید
فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله منتسب است.
میگویند این همان خانهایست که فاطمه زهرا به آنجا میآمد و در آنجا اقامت میکرد و حزن و اندوه خود را در مرگ پدر
«1» .« بزرگوارش ابراز مینمود
911 -844 «2» -4 سمهودي
چهارمین شخصیت و مورخی که وجود بیتالأحزان را تأیید و تثبیت نموده است؛ مقتدا و پیشواي مورخان، نورالدین علی بن احمد
سمهودي مصري است؛ شخصیتی که
ص: 366
پس از وي هیچ مورخ و نویسندهاي در باره مدینه کتابی ننوشته و هیچ گوینده و خطیبی، از تاریخ مدینه سخن نگفته، مگر اینکه به
استمداد نموده است. او میگوید: « وفاءالوفا » گفته او استناد جسته و از کتاب
.« والمشهور ببیت الحزن إنّما هو الموضع المعروف بمسجد فاطمۀ فی قبلۀ مشهد الحسن و العباس »
مشهور در بیتالاحزان، همان محلی است که به مسجد فاطمه معروف و در طرف قبله حرم (امام) حسن و (جناب) عباس واقع »
«. گردیده است
آنگاه میگوید:
«1» .« وأظُنّه فی موضع بیت علی بن أبیطالب الّذي کان اتّخذه بالبقیع و فیه الیوم هیأة قبور »
.« و به عقیده من، این بیت الأحزان در محل همان بیت و مسکنی است که علیبن ابیطالب علیه السلام آن را در بقیع آماده ساخت »
و اضافه میکند که فعلًا در میان آن، شکل چند قبر نیز موجود است.
م: 1276 ه. ق. SIR RICHARD BURTON» 1853» -5 سِر ریچار بورتون
و در سیاحتنامه خود «2» یکی از جهانگردانِ غربی که به مکه و مدینه مسافرت نموده
ص: 367
از آثار و ابنیه حجاز و از اخلاق و رسوم مسلمانان در موسم حج و از جزئیات زندگی مردم حجاز سخن گفته است؛ از جمله حرمها
صفحه 205 از 226
جهانگرد « سِر ریچارد بورتون » ، و گنبدها و بارگاههاي موجود در بقیع را شناسانده و با قلم خود ترسیم و تصویر نموده است
انگلیسی است که در سال 1853 میلادي- تقریباً 139 سال قبل- بقیع را از نزدیک مشاهده نموده و در باره بیتالأحزان چنین گفته
است:
در بقیع مسجد کوچکی است که در سمت جنوبی گنبد عباس بن عبدالمطلب واقع گردیده و این مکان را بیتالأحزان نیز مینامند؛ »
«. زیرا فاطمه زهرا آخرین روزهاي عمر خویش را در این محل بسر میبرد و براي از دست دادن پدر عزیزش نوحهسرایی مینمود
«1»
مطالبی که از آقاي بورتون نقل شد، دلیل روشنی بر مشخص بودن ساختمان بیتالأحزان در زمان وي و اشتهار وجه تسمیه و انگیزه
ایجاد آن میباشد که یک جهانگرد انگلیسی و غیرمسلمان در اندك زمان و با مختصر تماس با مسلمانان توانسته است همه این
مطالب را همانگونه که در منابع محکم تاریخی و حدیثی آمده است، دریافت و درسیاحتنامه خود منعکس نماید.
1292 ه. «2» -6 فرهاد میرزا
فرهاد میرزا معتمدالسلطنه که در 18 ذیقعده 1292 ه. به زیارت بقیع نائل گردیده،
ص: 368
از آنجا به بیتالأحزان » : پس از بیان زیارت حرم، ائمه بقیع و نثار فاتحه بر قبور علما که در کنار این حرم مطهر واقع بودند، میگوید
«1» «... رفتم و از آنجا به زیارت حلیمه سعدیه
بیتالأحزان در آستانه تخریب
تا اینجا همراه با تاریخ بیتالأحزان از بدو پیدایش آن، تا اواخر قرن سیزده ( 1292 )، قرن به قرن حرکت نمودیم. اینک در قرن
چهاردهم هجري و در آستانه تخریب بیتالأحزان که در سال 1344 ه. واقع گردیده است قرار گرفتهایم. در این برهه محدود و
مدت کمتر از نیم قرن، از میان میلیونها زائر بیتالأحزان، تعدادي از علماي برجسته و نویسندگان را میبینیم که در تألیفات خود از
بیتالأحزان سخن به میان آورده و از این بناي تاریخی و اثر فراموش نشدنی یاد نمودهاند، از جمله:
«2» : -1 ابراهیم رفعت پاشا
نویسنده و امیرالحاج مصري است که براي آخرین بار در سال 1325 ه. بقیع را زیارت کرده و مشاهدات خود را درباره بیتالأحزان
چنین نقل میکند:
و هناك قبۀ تسمّی قبۀ الحزن یقال: أنها فی البیت الذي آوت إلیه فاطمۀ بنت النبی صلی الله علیه و آله والتزمت الحزن فیه بعد وفات »
«3» .« أبیها رسول اللَّه صلی الله علیه و آله، و کان فیالبقیع قباب کثیرة هدمها الوهابیون
نامیده میشود و میگویند که این گنبد در بالاي همان محل ساخته شده است « قبۀ الحزن » در بقیع، گنبد دیگري نیز وجود دارد که »
که فاطمه علیها السلام پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله بدانجا میآمده و حزن و اندوه خود را ابراز مینموده است،
«. سپسمیگوید دربقیع گنبدهايزیاديبود که وهابیها از بین بردهاند
ص: 369
-2 حاج سید احمد هدایتی: یکی دیگر از کسانی که در آستانه تخریب بیتالأحزان و پنج سال قبل از این حادثه تأسفبار،
منعکس کرده است، مرحوم حاج سید احمد هدایتی یکی از « خاطرات مکه » بیتالأحزان را زیارت نموده و در سفرنامه خود به نام
سادات مکرّم و از اولاد محترم رسول اکرم صلی الله علیه و آله است که وي ضمن بیان موارد و نقاط مختلفی که حضرت زهرا علیها
صفحه 206 از 226
«1» «. پنجم در بیتالأحزان که قبرستان بقیع واقع است » : السلام را زیارت نموده است، میگوید
سومین کسی است که بیتالأحزان را «2» ، 1377 : مرحومعلّامه، سیدعبدالحسین شرفالدین - -3 سیدشرف الدین قدس سره 1290
به این مطلب تصریح نموده است که گفتار او را « النص و الاجتهاد » پنج سال قبل از تخریب، زیارت و به تناسب بحثی در کتاب خود
میآوریم: « ختامه مسک » بعنوان
سپس علی بن ابیطالب در بقیع محلی را آماده ساخت که فاطمه زهرا براي گریه کردن، بدانجا میآمد و بیتالأحزان نامیده ...»
میشد و شیعیان در طول تاریخ، این بیت را همانند مشاهد و حرمهاي مقدس زیارت مینمودند تا اینکه در این ایّام که سال 1344 ه.
است، ملک عبدالعزیز بر سرزمین حجاز مسلط و با دستور وي بر اساس پیروياش از وهابیگري، منهدم گردید و در سال 1339
«. هجري که خداوند توفیق سفر حج و زیارتِ پیامبر و مشاهد اهل بیتش در بقیع را بر من عنایت فرمود، بیتالاحزان را زیارت کردم
«3» .«... و کنّا سنۀ 1339 تشرّفنا بزیارة هذا البیت (بیتالاحزان) ... فی البقیع ...»
ص: 370
خلاصه و نتیجه
این بود اجمالی از تاریخ بیتالأحزان و طبعاً کسانی که داراي فراغت کافی و دسترسی به منابع بیشتري دارند، میتوانند مطالب
ارزنده و نکات جالبتري در اختیار علاقهمندان قرار دهند. و اینک مطالب گذشته را به صورت چند نکته خلاصه و نتیجهگیري
میکنیم:
-1 بیتالأحزان، از دوران حیات حضرت زهرا علیها السلام تا سال 1344 ه، محلی بوده است مشخص و معین که شیعیان با پیروي از
روش حسین بن علی علیهما السلام در طول تاریخ به این بیت اهمیت خاصی قائل بوده و آنجا را همانند سایر مشاهد و حرمها
زیارت و در آنجا به نماز و عبادت میپرداختند و حتی امام غزالی اهل سنت نیز به نماز خواندن در این محل تشویق و توصیه نموده
است.
-2 بیتالأحزان در زمان حسین بن علی علیهما السلام داراي چادر و خیمه بوده و سپس به ساختمان مبدل گردیده است که هنگام
تخریب داراي گنبد بوده است.
نامیده شده و طبعاً « قبۀالحزن » و گاهی با هر دو نام و گاهی نیز به « مسجد فاطمه » -3 بیتالأحزان در اصطلاح عامه، گاهی به
نویسندگان نیز از هر سه نام مصطلح، استفاده نمودهاند، ولی آنچه مسلماست بیتالأحزان هیچگاه بعنوان یک مسجد واقعی شناخته
نشده و وجود چند قبر در داخل آن که سمهودي اشاره نموده، دلیل و مؤید این معنا است.
ي سمهودي (متوفاي « وفاءالوفا » ابن نجّار، (متوفاي 643 ه. ق.) و « اخبار مدینه » مؤید دیگر اینکه: در تألیفات مدینه شناسان، مانند
احمد بن عبدالحمید عباسی، (متوفاي قرن دهم ه.) که همه مساجد موجود در داخل و خارج مدینه را « عمدةالاخبار » 911 ه. ق.) و
معرفی نمودهاند، ازمسجدي بهنام مسجد فاطمه ذکري به میان نیامده است.
-4 نکته مهم اینکه: بنابر مضمون روایات، بیتالأحزان در داخل بقیع بوده و همه مورخان بدون استثنا بر همین معنا تصریح و اضافه
میکنند که در سمت جنوبی و در مجاورت حرم ائمه اهل بیت علیهم السلام قرار داشته است. بنابراین محلی که در سالهاي اخیر در
ص: 371
خارجِ بقیع، به نام بیتالأحزان معروف گردیده، با واقعیات تطبیق نمیکند و منابع حدیثی و تاریخی آن را تأیید نمینماید. در
55 شمسی در مدینه منوره داشتم، به همین معنا تأکید - شیخالعلماي حجاز در سالهاي 52 «1» ملاقاتهاي مکرري که با آقاي عمروي
و محل فعلی را موضوعی بیاساس و عملی عوامانه معرفی مینمودند.
صفحه 207 از 226
ص: 372
درس سی و سوم: احُد و اماکن و آثار تاریخی آن
-1 موقعیت جغرافیایی احُد
احد یکی از کوههاي بسیار مهم و مشهور مدینه منوره است که در پنج کیلومتري شمال شرقی این شهر قرار دارد و مسافت آن از
سطح دریا 200 متر است.
بر اساس روایات، منطقه احد داخل حرم رسول خدا صلی الله علیه و آله است و این را میتوان یکی از فضایل مهم این کوه دانست.
کوه احد از لحاظ رنگ، متمایل به قرمز بوده و داراي قلّههاي بزرگ و متعددي است.
« تاریخ المعالم المدینه » در این قلهها نقرههاي طبیعی یافت میشود که از هدر رفتن آبهاي جاري جلوگیري میکند. مؤلف کتاب
«1» . از قول یکی از دوستانش نقل میکند که بر بالاي این کوه نقرههاي معدنی یافته و آن را به قیمت زیادي فروخته است
-2 وجه تسمیه احُد
اقوال مختلفی است. بعضی آن را به علت استقلال از سایر « احد » در وجه تسمیه
ص: 373
بوده و نام او را بر آن نهادهاند. « عمالقه » بعضی دیگر احُد را نام اوّلین ساکن در این کوه دانستهاند که از «1» . کوهها احد نامیدهاند
«2» . عدهاي نیز آن را احَدْ خواندهاند که یکی از صفات خداوند متعال است
رسول خدا به این اسم و مسمّی عشق و محبت میورزید و خداوند نیز در مقابل، این کوه را از میان جبال متعدد، مخصوص همراهی
«3» . او در بهشت قرار داد
-3 فضایل احُد
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودهاند:
جَبَلٌ مِنْ جِبال « لُبْنانْ » جَبَلٌ مِنْ جِبال الْجَنَّۀ، وَ « وَرْقان » جَبَلٌ یُحِبُّنا وَ نُحِبُّهُ، جَبَلٌ مِنْ جَبَلِ الجَنَّۀ، و « احُ د » ارْبَعۀُ اجْبُلٍ مِنْ جِبالِ الجَنَّۀ »
«4» .« جَبَلٌ مِنْ جِبال الجَنَّۀ « طور » الجَنَّۀ، و
چهار کوه، از کوههاي بهشتند؛ احد کوهی است که ما او را دوست داریم و او نیز ما را دوست میدارد و کوهی است از کوههاي »
«. بهشت، و ورقان، لبنان و طور نیز از کوههاي بهشت هستند
از ابن حمید نقل شده است که همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله به سوي تبوك رهسپار شدیم تا به وادي القري رسیدیم، رسول
من به سرعت میروم، هرکس از شما میخواهد همراه من بیاید و هر کس میخواهد اندکی » : خدا صلی الله علیه و آله فرمودند
پس همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله خارج شدیم تا به مدینه اشراف یافتیم، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: .« درنگ کند
ص: 374
«1» «. است و این احد کوهی است که او را دوست داریم و او نیز ما را دوست دارد و آن از کوههاي بهشت است « طابه » ( این (شهر »
احد کوهی است که ما را دوست دارد و ما نیز آنرا » : از انس بن مالک روایت شده است رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند
«2» «. دوست داریم، پس اگر کنار آن آمدید از (میوه) درختانش بخورید، حتی اگر از تلخترین آن باشد
صفحه 208 از 226
این کوه » : ابوحمه از انس بن مالک نقل کرده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که احد بر وي آشکار شد، فرمودند
ما را دوست دارد و ما نیز آنرا دوست داریم. بارخدایا! ابراهیم علیه السلام مکه را حرم قرار داد و من بین دو حرّه را حرم قرار
«3» «. میدهم
«4» « احد، ورقان، قدس و رَضْوَي از کوههاي بهشتاند » : در روایتی دیگر آمده است
آثار و اماکن تاریخی کوه احد و اطراف آن
-1 محل استراحت رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از نبرد احد
شکافی قرار « مسجد الفسح » در دامنه جنوبی کوه احد و حدود یک کیلومتري شمال شرقی مقابر شهداي احد و یکصد متري شمال
دارد که گویند: رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگامیکه مجروح شده بودند، به وسیله حضرت علی علیه السلام در این شکاف
مخفی شدند. این شکاف که بصورت غاري بسیار کوچک است، حدود 3 متر ارتفاع، یک متر عرض و به اندازه قامت یک انسان
خوابیده طول دارد که یک نفر میتواند تمام بدن خود را به راحتی در آن
ص: 375
جاي دهد و حتی پنج نفر نیز به راحتی میتوانند در آن بنشینند.
این شکاف تقریباً در ارتفاع پنجاه متري از سطح زمین در دامنه کوه احد قرار دارد.
در سمتشرقی این غار، محله کوچکی است که مردمی در نهایت فقر در آن بسر میبرند.
-2 قبه هارون
« قبههارون » دربالاي کوهاحد، مکانمقدسی قرار داشتهکه از دیر باز مورد بازدید سیّاحان و زائران بودهاست. گوینداین مکانکهبه
شهرتدارد، قبرهاروننبی برادر موسی است.
موسی و هارون براي حج یا عمره حرکت کردند، هنگامیکه به مدینه وارد » : به روایت ابن شبه، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند
شدند، از یهود ترسیده، در کوه احد فرود آمدند؛ در حالیکه هارون مریض بود، موسی براي برادرش در احُد قبري حفر کرد و به
او گفت:
داخل قبر شو که تو مردهاي، پس هارون داخل شد. در این حال بود که، خداوند جان او را گرفت و موسی نیز بر او خاك ریخت.
1 متر است. دستیابی به آن / 1 متر و به ارتفاع 5 *1 / قبه هارون بر بالاي کوه احد بصورت سنگهاي انباشته شده در ابعاد 5 «1»
بسیار سخت است؛ چرا که در بالاترین نقطه کوه قرار دارد. البته بعضی از مردم سنگهایی به عنوان علامت در سمت راست و چپ
مسیر قرار دادهاند که صعود را آسانتر میسازد. در نزدیکی این قبه، در جنوب غربی و شمال آن، دو کتیبه به خط کوفی وجود دارد
که از بین رفته و جز نام خدا و محمد رسولاللَّه صلی الله علیه و آله چیزي از آن خوانا نیست. در پایین این کتیبهها بعدها دو تاریخ؛
بعضی نیز در وجود قبر هارون «2» . و دیگري سال 1343 ه. ق. حک شده است « محمد علی جرسخانی » یکی سال 993 ه. و به نام
برادر موسی در این مکان شک کرده و گفتهاند که شخصی به نام هارون در این مکان بوده و مردم پنداشتهاند برادر موسی است.
«3»
ص: 376
-3 مهاریس
صفحه 209 از 226
در بالاي کوه احد شکافها و صخرههایی است که در داخل آن آب باران جمع میشود و مورد استفاده قرار میگیرد. این مهاریس
و صخور بسیار فراوان هستند و آب باران جمع شده در داخلِ آن، بسیار گوارا و شیرین است. همانگونه که پیشتر آمد، هنگامی که
رسول خدا صلی الله علیه و آله در جنگ احد مجروح شد و در شکاف مذکور در کوه احد و یا در مکان مسجد فسح به استراحت
پرداخت؛ علی علیه السلام از مهاریس به وسیله سپر، آب آورد و پیامبر صلی الله علیه و آله زخم خود را شستند.
در روایت دیگري آمده است که علی علیه السلام از این آب بر دستان فاطمه علیها السلام میریخت و فاطمه علیها السلام زخم پدر
«1» . را میشست ولی خون بند نمیآمد، لذا قطعه حصیري سوزانید و بر زخم گذاشت
-4 مدفن و مزار شهداي احد
وسپس عموي بزرگوار « شهدا را با همان بدن ولباس خونین در منطقه درگیري مدفون سازید » : پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند
خود رابه همراه برادرزادهاو عبداللَّهبنجحش یامصعببن عمیر به خاك سپردند و هریک از شهدا را همراه دیگري به تناسبهاي
«2» . مختلف؛ از جمله میزان حفظ قرآن، پیمان اخوت و ... دریک قبربافاصله اندکیازقبرحمزه مدفون ساختند
در سال 43 هجري بر قبور عمرو بن جموح و عبداللَّه بن عمرو بن حزام که هر دو در یک قبر دفن شده بودند، سیلی » : ابن شبه گوید
«. وارد شد؛ لذا آنان را به مکان کنونی منتقل ساختند
جنازه این دو شهید تازه بود، گویی دیروز از دنیا رفته بودند. یکی از آن دو که مجروح بود، دستش را بر » : وي همچنین گفته است
روي زخم خود قرار داده و به این حالت مدفون گشته بود وقتی دست او را از زخم برداشتند خون فوران زد، لذا بیدرنگ
ص: 377
«1» «. او را به همان حال برگرداندند
این سیل به قبر حضرت حمزه علیه السلام نیز آسیب وارد ساخت و نزدیک بود بدن مبارك ایشان نمایان شود؛ لذا جنازه حضرت
حمزه و عبداللَّه بن جحش را خارج ساخته و کمی آن طرفتر، جایی که اکنون محل قبر آنهاست مدفون ساختند. در دوران
سعودي قبه و مسجد ساخته شده در دوره عثمانی بر فراز قبر حضرت حمزه علیه السلام تخریب و یک چهار دیواري بر گِرد آن
کشیده شد.
مکان کنونی قبر حضرت حمزه علیه السلام و عبداللَّه بن جحش حدود پنجاه متر جلوتر از سایر شهدا قرار دارد. هم اینک زائرانِ آن
سلحشوران اسلام، از زیارت نزدیک آنها محرومند و به ناچار پشت درهاي بسته خاطره آن فداکاران را پاس میدارند. نردههاي
آهنینی که در دیواره جنوبی کار گذاشته شده، پیشتر گِرداگرد قبور ائمه بقیع بوده است که به این مکان منتقل ساختهاند. محل دفن
شهداي احد، حدود صد متري شمال جبلالرماة و یک کیلومتري کوه احد است.
-5 مسجد حمزه سیدالشهدا علیه السلام
هنگامی که حضرت حمزه به شهادت رسید، به دستور رسول خدا صلی الله علیه و آله همراه عبداللَّه ابن جحش در مکانی نزدیک
قبور کنونی آنان مدفون شدند. در دوران مروان خلیفه اموي، این دو قبر بر اثر سیلی دچار آسیب شد و نزدیک بود بدنهاي مبارك
آنها کشف شود، لذا به دستور وي جنازه حمزه و عبداللَّه را به مکان دیگري که محل امروزین مقبره آنها است منتقل کردند و
سپس مسجدي بر فراز آن ساخته شد که به مسجد حمزه سیدالشهدا معروف گشت. این مسجد به مرور زمان رو به تخریب رفت.
در سال 570 هجري مادر الناصرلدین اللَّه، خلیفه عباسی، بناي محکمی به جاي آن ساخت و بر آن، گنبد و دري از آهن قرار داد.
سلطان اشرف قایتباي به سال 893 آن را ترمیم و چاهی در کنار آن حفر کرد. در داخل مسجد، قبر حضرت حمزه علیه السلام در
صفحه 210 از 226
میان
ص: 378
تابوت و ضریحی بود که با پوششی از مرقد رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را پوشانیده بودند.
در دوران خلافت سعودي بنابر آنچه که یکی از «1» . در دوران عثمانی بناي این مسجد به طور زیبایی ترمیم و تجدید گردید
مؤلفین وابسته به حکومت، به طور علنی ذکر میکند این که چون زوّار این مسجد را مسح و لمس نموده و هدایا و نذورات
میدادند، لذا مسؤولین نیز آن را تخریب ساخته و دیوار آن را با زمین مساوي کردند. چون قبور شهدا مکشوف شد و نیاز به حفظ
«2» . آن بود حکومت سعودي به سال 1382 ه. دیواري بر گرد قبور شهداي احد کشیده و آن را محصور ساخت
ساخته شد که « مسجد حمزه » در این حال مسجد زیبا و مستحکمی در سمت شرقی مزار شهداي احد و حدود 50 متري آن به نام
داراي یک مناره است. در عرف عام، این مسجد به مسجد احد یا مسجد علی علیه السلام نیز معروف است و شاید حضرت علی علیه
السلام در این نقطه خواندهاند.
-6 مسجد جبل احُد: مسجد فَسْح
پیامبر صلی الله علیه و آله پس از نبرد احد، در دامنه کوه و در یکصد متري همان «3» به معناي گشایش در زمین است « فَسْح »
شکافی که هنگام جراحت به وسیله علی علیه السلام مخفی شده بودند، جهت اقامه نماز ظهر و عصر از صخره کوچکی بالا رفتند و
به علت وضعیت نامساعد جسمی خود، نشسته به اقامه نماز پرداختند. در این حال تعدادي از صحابه نیز براي جماعت بر صخره رفتند
لیکن فضاي کافی براي همه نبود لذا خداوند باري تعالی آیات مبارکه فسح را در این مکان نازل کرد:
ص: 379
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا قِیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا یَفْسَ حْ اللَّهُ لَکُمْ وَإِذَا قِیلَ انشُزُوا فَانشُزُوا یَرْفَعْ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ
«1» . وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ
اي اهل ایمان، هرگاه به شما گفتند که در مجالس خود جاي را بر دیگري باز کنید، امر خدا را بشنوید و چنین کنید که خداوند بر »
توسعه (مکان و منزلت) شما بیافزاید و هرگاه گفتند که از جاي خود برخیزید نیز حکم خدا را اطاعت کنید که خداوند مقام اهل
«. ایمان و دانشمندان عالم را رفیع میگرداند و خدا هر چه کنید آگاه است
« مسجد احد » یا « مسجد فسح » و لذا به علت نزول آیات مذکور، بعدها مسجد کوچکی به مساحت دوازده متر ساخته شد که به
معروف گردید. شایان گفتن است عدهاي محل نزول آیات فسح را ایوان صفه دانستهاند.
1 / و در سمت راست کسی که به سوي غار و محل اختفاي پیامبر میرود قرار داشته و حدود 5 «2» این مسجد در شعب جرار
کیلومتر با مزار شهداي احد (در شمال شرقی) فاصله دارد. در چپ آن بعدها خانههایی ساخته شد که امروزه این خانهها همچنان
موجود و مردمی بسیار فقیر در آنجا زندگی میکنند.
در دوران عثمانی، در این مسجد تعمیراتی بعمل آمد ولی به مرور زمان رو به ویرانی نهاد. اکنون چیزي جز دیوارههاي خراب آن
باقی نمانده و اطراف آن نیز حصار آهنی کشیده شده است. مخروبه مذکور کمتر مورد توجه کسی قرار میگیرد.
-7 جبل العینین یا جبل الرماة
قرار دارد. این کوه که به مثابه « جبل الرماة » یا « جبل العینین » 1 کیلومتري آن، کوه کوچکی به نام / در جنوب کوه احد و تقریباً 5
تپهاي کوچک است، همانگونه که پیشتر گفته
صفحه 211 از 226
ص: 380
ایفا کرده بود و پیامبر صلی الله علیه و آله نیز « احد » شد، نقش بسیار مهم و مؤثري به عنوان یک گذرگاه سوقالجیشی در نبرد مهم
چون بخوبی نسبت به موقعیت بسیار حساس آن واقف بودند، تعداد پنجاه تن از تیراندازان خود را بر آن گماشتند. (که بعدها در
مکان استقرار این تیراندازان، مسجدي ساخته شد که نام مسجد جبلالرماة برخود گرفت.)
حمزه سید الشهدا در چند متري این تپه مورد اصابت نیزه قرار گرفت و به شهادت رسید. در سالهاي اخیر براي توسعه میدان اطراف
تپه و ایجاد پارکینگها و ... مقداري از تپه را صاف کردهاند که اکنون به نظر میرسد ارتفاع آن از پنجاه متر و طول آن از دویست
متر متجاوز نباشد.
-8 مسجد جبل عینین یا مسجد جبل الرّماة
در شرق جبل الرّماة یا جبل عینین که مکان و سنگر تیراندازان سپاه اسلام در جنگ احد بود، مسجدي ساخته شد که اکنون جز
دیوارههاي کوتاه و خشتی آن چیزي نمانده است. اینجا سنگر و یا عبادتگاه پنجاه تیرانداز به فرماندهی عبداللَّه بن جبیر بوده است
که به دستور رسول خدا صلی الله علیه و آله بر این مکان گماشته شدند تا به محافظت از عقبه سپاه اسلام بپردازند و دشمن را از
نفوذ به پشت سپاه مسلمانان بازدارند. این مسجد که بعدها در مکان مذکور ساخته شد به نام مسجد جبلالرّماة معروف گردید. در
دوران عثمانی ترمیم شد ولی به مرور زمان و در اثر بیتوجهی، تقریباً از بین رفت. اکنون در منتهیالیه شرقی این تپه پایههاي
مخروبهاي از خشت و گِل و دیوارهاي به بلندي یک متر که فضایی به اندازه دوازده متر را احاطه کرده، دیده میشود که همان
پایهها و دیوارهاي مسجد جبل الرّماة است. نگارنده بعضی از مردم بومی را مشاهده کرد که به این مکان توجه داشته و در آنجا
نماز میگزاردند. البته این مکان کمتر مورد توجه کسی قرار میگیرد.
-9 مسجد ثنایا: قبّۀ الثنایا
به هنگام جنگ احد، پیامبر مجروح شد و چند دندان مبارك از فک پایینش شکست، بعدها در مکان این واقعه تلخ، در نزدیکی
کوه احد، مسجد کوچکی ساخته شد که به
ص: 381
قبۀ الثنایا معروف گردید. این مکان در 200 متري شمال شرقی مقابر شهدا قرار دارد و سابقاً داراي گنبد بوده، لیکن به مرور زمان
اکنون دیوارههاي مخروبه این مسجد که نیمی از آن بیشتر نمانده، دیده میشود که به سختی قابل «1» . گنبد آن از بین رفته است
تشخیص و همچون سنگهاي انباشته شدهاي نمایان است.
-10 مسجد درع: مسجد شیخین یا بدائع
بیتوته کرد و ضمن « شیخان » ابن شبه روایت کرده است که پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام عزیمت به سوي احد در مسجدي در
اقامه نماز صبح، براي نبرد احد حرکت کردند. این محل به البدائع نیز معروف بوده است و به نقل از ابن عباس، رسول خدا صلی الله
علیه و آله در این مکان نماز عصر و عشاي روز قبل از جنگ احد و نماز صبح در روز نبرد را اقامه کردند. این مسجد بعدها به
معروف شد؛ چون پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام بیتوته و اقامه نماز، زره خود را که براي نبرد احد پوشیده بودند از « مسجدالدرع »
«2» . تن درآوردند و کناري نهادند
اکنون در سمت چپ کسی است که به سوي احد و مقابر شهدا میرود و در مقابل این مسجد، خانه « درع » مسجد نیمه مخروبه
صفحه 212 از 226
بناي مخروبه وقدیمی کنونی آن از دوران عثمانی است و «3» . در بیست متري خیابان اصلی قرار دارد « شیخ حکیم درویش » معروف
صحن و رواق کوچکی دارد، چاهی نیز در کنار آن بوده که اکنون تخریب شده است.
-11 مسجد مصرع، مسجد وادي یا مسجد عسکر
و تقریباً در دامنه این تپه قرار داشته است. « جبلالرماة » این مسجد در سمت شرقی
هنگامی که حمزه علیه السلام در کنار شرقی این تپه با نیزه مجروح گردید، خود را تا این مکان کشانید و سپس به شهادت رسید.
این مسجد در مکان شهادت حضرت حمزه سید الشهدا
ص: 382
یعنی محل شهادت معروف گشت. « مسجد مصرع » ساخته شده و لذا به
18 * مساحت مسجد المصرع 18 «1» . سمهودي سنگ نبشتهاي که بر قبر حمزه علیه السلام قرار داشته را در این مسجد دیده است
متر و به صورت مربّع بوده است. در دوران سعودي پس از تخریب گنبد و بارگاه مقبره حضرت حمزه سیدالشهدا، این مسجد را نیز
در تعریض خیابان کنار جبلالرّماة و صاف کردن بخش شرقی آن تخریب کردند.
-12 مسجد مُسْتراح
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پس از بازگشت از نبرد احد در همان مسیري که آمده بودند، به علت خستگی شدید و رنج و تبی
که از جنگ و راه طولانی عارض ایشان شده بود، در مکانی به استراحت نشستند. بعدها در دوران عثمانی در مکان استراحت و
معروف شد. مکان آن در سمت راست کسی است « مسجد المستراح » جلوس رسول خدا صلی الله علیه و آله مسجدي ساختند که به
که به سمت مقابر شهداي احد و حمزه علیه السلام میرود و دقیقاً پس از مدرسه عمروبن جموح قرار دارد. مسجد المستراح نسبتاً
نیز بر آن دیده میشود. « مسجد المستراح » کوچک و با بنایی قدیمی است که نیممتر از سطح زمین بالاتر است و تابلوي
این مسجد بحمداللَّه از تخریب مصون مانده است.
ص: 383
درس سی و چهارم: شهداي احد
-1 حمزة بن عبدالمطلب
حمزه عموي پیامبر اسلام از شجاعان عرب بود. او در جنگ بدر شرکت داشت و شیبه قهرمان قریش و تعداد دیگري از آنان را از
به شهادت رسید. پس از شهادت، هند همسر « وحشی » پاي در آورد. در جنگ احد نیز فداکاریهاي بسیار کرد و سرانجام توسط
ابوسفیان سینه حمزه را شکافت و جگر او را بیرون آورد و زیر دندانهایش گذاشت و جنازه او را نیز مثله کردند. پیامبر صلی الله علیه
و آله با دیدن این منظره بهشدت گریست و عباي خود را روي او انداخت.
حمزه را اسداللَّه، اسد رسولاللَّه و سید الشهدا لقب دادهاند.
-2 حنظله غسیل الملائکه
حنظله فرزند عامر است. پدرش از دشمنان پیامبر و از عناصر بدخواه اسلام و پایه گذار مسجد ضرار بود، لیکن حنظله مسلمانی
صفحه 213 از 226
شایسته و با فضیلت بود، شبی که فرداي آن جنگ احد اتفاق افتاد، مراسم عروسی حنظله برگزار شد، پس از رسیدن دستور
ص: 384
جهاد، از پیامبر صلی الله علیه و آله یک شب اجازه گرفته، روز بعد به میدان نبرد آمد و با رشادت کامل شمشیري به طرف ابوسفیان
رها کرد لیکن به او اصابت ننمود و سپس بر اثر نیزه دشمن از پاي در آمد و در سن حدود 24 سالگی به شهادت رسید. پیامبر
گرامی فرمود: من مشاهده کردم که فرشتگان حنظله را غسل میدادند و از این رو حنظله به غسیلالملائکه معروف شد.
-3 عمرو بن جموح
وي چهار پسر خود را براي دفاع از اسلام به جبهه فرستاد و با اینکه خویشاوندانش او را از شرکت در جنگ منع میکردند و پاي او
نیز لنگ بود و جهاد از او برداشته شده بود، در عین حال خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و آرزوي شهادت کرد. پیامبر
أللّهمّ ارْزُقْنی » : فرمود: خدا تو را معذور داشته است، لیکن او اصرار کرد و سرانجام پیامبر اجازه داد. موقع بیرون آمدن دعا میکرد
«. خدایا توفیق ده در راه تو کشته شوم و به خانهام باز نگردم » ؛« الشّهادة وَ لا تَرُدَّنی إلی أهلی
سر انجام وي در نبردي قهرمانانه به شهادت رسید.
-4 مصعب بن عمیر
وي از اشراف زادگان مکه بود که به پیامبر ایمان آورد. در سال دوازدهم بعثت با آن حضرت بیعت کرد و از سوي رسول خدا
صلی الله علیه و آله به عنوان مبلّغ به مدینه اعزام شد و توانست گروه بسیاري از مردم مدینه را به اسلام دعوت کند. قد و قامتی
چونان پیامبر داشت و تا لحظه شهادت در سن 42 سالگی به اسلام و رسول خدا صلی الله علیه و آله وفادار بود.
-5 عبداللَّه بن جحش
او در مکه به پیامبر ایمان آورد و پس از آن به حبشه هجرت کرد، سپس به مدینه مهاجرت نمود، خواهرش زینب بنت جحش است
که به همسري رسول خدا صلی الله علیه و آله در آمد.
وي در حالی که بیش از چهل سال نداشت در احد به شهادت رسید.
ص: 385
-6 شماس بن عثمان
وي از مهاجران به حبشه و مدینه و از مجاهدان بدر و احد بود. در احد مجروح شد و او را به خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله
آوردند. لیکن مداوا مؤثر واقع نشد و به شهادت رسید.
پیامبر دستور داد جنازه او را به احد برگرداندند و در کنار دیگر شهدا دفن کردند. شمّاس هنگام شهادت 34 سال بیشتر نداشت.
-7 عمر بن معاذ
-8 حارث بن انس
-9 عمارة بن زیاد
-10 سلمۀ بن ثابت
-11 عمرو بن ثابت
صفحه 214 از 226
-12 ثابت بن وقش
-13 رفاعۀ بن وقش
-14 حُسیل بن جابر
-15 صیفی بن قیظی
-16 حباب بن قَیظی
-17 عَباد بن سهل
-18 حارث بن اوس بن معاذ
-19 ایاس بن اوس
-20 عبید بن التیهان
-21 حبیب بن یزید
-22 یزید بن حاطب
-23 ابوسفیان بن حارث
-24 انیس بن قتاده
-25 ابوحیۀ بن عمرو
-26 عبداللَّه بن جبیر بن النعمان، فرمانده تیر اندازان در تپه رماة
-27 خیثمه
-28 عبداللَّه بن سلیمه
-29 سُبیع بن حاطب
-30 عمرو بن قیس
-31 قیس بن عمرو
-32 ثابت بن عمرو
-33 عمر بن مخله
-34 مالک بن ایاس
-35 ابوهبیرة بن حارث
-36 عمرو بن مُطرَّف
-37 اوس بن ثابت (برادر حسان بن ثابت)
-38 انیس بن نضیر
-39 قیس بن مُخلَّد
-40 سُلیم بن حارث
-41 نعمان بن عبد عمرو
-42 خارجۀ بن زید
-43 سعد بن ربیع
-44 اوس بن ارقم
صفحه 215 از 226
ص: 386
-45 مالک بن سنان (پدر ابوسعید خدري)
-46 سعید بن سُوَید
-47 عتبۀ بن ربیع
-48 ثعلبۀ بن سعد
-49 ثقف بن فَروة
-50 عبداللَّه بن عمرو
-51 حمزه
-52 نَوفَل بن عبداللَّه
-53 عباس بن عُباده
-54 نعمان بن مالک
-55 المخذر بن دیاد
-56 عُبادة بن الحساس
-57 خلّاد بن عمرو
-58 ابو ایمن
-59 سُلیم بن عمرو
-60 عَنتره
-61 سهل بن قیس
-62 ذکوان بن قیس
-63 عبید بن المعلیَ
-64 مالک بن نمیلَه
-65 حارث بن عديّ
-66 مالک بن أوس
-67 ایاس بن عدي
-68 عمرو بن ایاس
ص: 387
درس سی و پنجم: حمزه سالار شهیدان
اشاره
محمّد هادي مهتدي
حمزه فرزند عبدالمطلب، عموي پیامبر گرامی اسلام بود، دو سال پیش از ولادت رسول خدا صلی الله علیه و آله دیده به جهان
«1» . گشود
صفحه 216 از 226
سلحشوري و «2» . در میان جوانان قریش، در دلاوري و بزرگواري برجسته و در آزاداندیشی، آزادمنشی و ستمستیزي سرآمد بود
توانِ رزمی وي همزمان با آغاز دوره جوانیاش نمودار شد.
آن آزادمرد، حتی پیش از پذیرش اسلام، از رسول خدا در برابر آزارهاي مشرکان حمایت میکرد، گرویدن وي به اسلام موجب
زیرا پس از آن مسلمانان از انزوا بیرون آمدند و قریش با درك پشتیبانی توانا و استوارِ حمزه از پیامبر «3» ؛ سربلندي دین خدا شد
«4» . اکرم صلی الله علیه و آله از آزارهاي خود کاستند و رفتارشان با رسول خدا و مسلمانان ملایمتر شد
ص: 388
حمزه علیه السلام همراه دیگر مسلمانان به مدینه هجرت کرد و خدمات ارزندهاي بویژه در امور نظامی ارائه داد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به مسائل دفاعی حکومت نوبنیاد خود اهتمام خاصی داشتند. ایشان با تشکیل گروههاي رزمی
درصدد برآمدند امنیت مدینه را تأمین کرده، مسلمانان را براي رویارویی با دشمنان آماده سازند. بر این اساس هفت ماه پس از
هجرت، نخستین گروه گشتی- رزمی را به فرماندهی حضرت حمزه علیه السلام اعزام نمودند. گرچه این رویارویی بدون درگیري
«1» . پایان یافت ولی نشانهاي از اقتدار سپاه اندك اسلام در برابر کاروان بزرگ مشرکان بود
را به « ذاتالعشیره » و در جماديالأولی غزوه «2» را تدارك دید « ابواء » رسول گرامی اسلام در ربیعالأول سال دوم هجرت غزوه
قصد تعقیب کاروان قریش سازماندهی کرد.
«3» . در این دو غزوه نیز پرچمدار سپاه اسلام، حضرت حمزه بود
آن رزمنده نستوه در جنگ بدر حضوري درخشنده داشت. این نبرد با امدادهاي الهی و دلاوريهاي بیمانند امیرمؤمنان علی علیه
السلام و سلحشوري حمزه، با پیروزي قاطع سپاه اسلام به پایان رسید. در این پیکار تنی چند از سران کفر به دست تواناي حمزه به
به « اسودبنعامر » و «4» ؛ هلاکت رسیدند یا به اسارت درآمدند. طعیمۀبن عدي و ابوقیسبن فاکه از جمله این کشتهشدگان بودند
«5» . دست حمزه به اسارت درآمد
پرچمدار سپاه اسلام بود. یهودیان بنیقینقاع نخستین گروه یهود بودند که بااسلام اعلام « بنیقینقاع » حمزةبنعبدالمطلب درغزوه
جنگ نمودند، سپاه اسلام قلعه آنها را محاصره کرد. آنگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله آنان را از مدینه تبعید نمود و اموالشان را
«6» . مصادره کرد
ص: 389
یک سال پس از جنگ بدر، غزوه احد با هدف مقابله با مشرکانی که براي انتقامگیري از مسلمانان و جبران شکست بدر به سمت
مدینه آمده بودند آغاز گردید.
حمزه و برخی دیگر از مسلمانان سلحشور، معتقد به جنگ برونشهري بودند، حمزه به رسول خدا عرض کرد:
«1» «! سوگند به آن که قرآن را بر تو فرستاد امروز دست به غذا نخواهم برد، مگر آنکه بیرون مدینه با شمشیر خود بر دشمن بتازم »
حضرت حمزه از معدود قهرمانانی بود که در جنگ، نشان بر خود مینهاد و بدین وسیله خود را به دوست و دشمن معرفی میکرد.
او نمونهاي از شجاعت و دلیري در میدان نبرد بود. خود را به اعماق صفوف دشمن میزد و با دشمن درگیر میشد. از قدرت «2»
«3» «! من شیر خدا هستم » : بازوي برجستهاي بهرهمند بود. در احد با دو شمشیر پیش رسول خدا میجنگید و میگفت
شهادت
در احد، به هنگام تهاجم دشمن، وفادار و ثابتقدم از رسول خدا دفاع میکرد و توانست سی مشرك جنگجو را به هلاکت برساند.
زیر درختی در کمین آن سردار دلاور نشسته بود، حمزه او را دید و آهنگ او کرد. یکی از ،« وحشی » یکی از مشرکان به نام
صفحه 217 از 226
دشمنان راه را بر او بست، حمزه به او حمله کرد و وي را به قتل رساند. سپس با شتاب به سوي وحشی خیز برداشت ولی پایش در
و بدین ترتیب آن بزرگوار پس از عمري جهاد در «4» ... گِل لغزید و به زمین افتاد. در این هنگام وحشی زوبین به سویش انداخت
راه خدا و
ص: 390
یاري پیامبر گرامی، به ملکوت اعلی پیوست و آن سردار رشید، شهید شاهد بارگاه الهی شد. رسول خدا صلی الله علیه و آله در
منزلت او فرمود:
«1» .« سالار شهیدان در روز قیامت نزد خداوند حمزه است »
مزار آن سردار شهید و دیگر شهیدان احد همواره زیارتگاه عاشقان و عارفان الهی و الهامبخش جهاد و شهادت به مبارزان بوده
است.
«2» حضرت حمزه
روز به میانه نزدیک شده، حمزه با تیر و کمان از شکار برگشته، به عادت همیشگیِ خود، قبل از این که به خانه رود و یا با کسی
حرفی بزند، قصد دارد براي طواف وارد مسجدالحرام شود.
او همیشه پس از طواف سري به جمع قریش، در اطراف مسجد میزند و با آنها خوش و بِش میکند.
کنیز یکی از بزرگان قریش که بر بالاي کوه صفا خانه دارد. به او گفت:
با پسر برادرت چه کرد؟! «4» ، ايکاش لحظاتی پیش، اینجا بودي و میدیدي ابا الحکم ،«3» هان! یا اباعُماره
و کنیز ادامه داد:
پیامبر از اینجا میگذشت که ابوجهل او را آزار داد و به باد ناسزا گرفت، حرفهاي
ص: 391
زشتی به او گفت که اگر تو بودي، هرگز تحمل شنیدنش را نداشتی؛ اما پسر برادرت پاسخی نداد و به سوي خانهاش رهسپار شد.
حمزه با شنیدن این ماجرا سخت برآشفت. خون در رگهایش جوشیدن گرفت، رنگ چهرهاش تغییر کرد و یکسره به سوي ابوجهل
شتافت.
داخل مسجد شد.
ابوجهل در میان جمعی از افراد قبیلهاش، کنار خانه کعبه نشسته بود.
حمزه خود را بالاي سر ابوجهل رساند و کمان تیراندازي خود را بالا برد و محکم بر فرق او کوفت.
سر ابوجهل شکافت و خون جاري شد.
یاران ابوجهل فریاد زدند:
حمزه! تو را چه شده؟ چرا چنین میکنی؟! نکند تو هم به دین پسر برادرت در آمدهاي؟!
و حمزه پاسخ داد:
آري، شهادت میدهم که او رسول خداست و آنچه میگوید حق است. به خدا سوگند، هرگز از یاري او دست برنخواهم داشت.
ابوجهل که خود میدانست چه اشتباه بزرگی مرتکب شده، پیشی جست و گفت:
«1» . او را رها کنید، به خدا سوگند من به پسر برادرش حرف زشتی زدهام
همگی با شنیدن این سخن، واخورده به گوشهاي خزیدند.
صفحه 218 از 226
*** تا آن روز هیچکس بهطور علنی اظهار اسلام و طرفداري از دین محمد صلی الله علیه و آله را از حمزه ندیده بود.
آنهافهمیدند کهکار مبارزه باپیامبر به این آسانی نیست؛ زیرا از امروز سرآمد شجاعان وبهترین نام آور قریش، یاور و پشتیبان اوست،
لذا آزار و اذیت آنها رو به کاستی گذاشت.
ص: 392
حمزه در دین خود فردي ثابت قدم شد و همواره در کنار پیامبر از چهرههاي درخشان و به یادماندنی اسلام گردید.
او با پیامبر به مدینه هجرت کرد. با ورود به مدینه، ابتدا در اولین مأموریت نظامی شرکت جست و به فرماندهی گروه منصوب
گردید.
و خبرگیري «2» « سیفالبحر » حرکت به سوي «1» مأموریت این گروه که تعدادشان به سی نفر میرسید و همگی از مهاجرین بودند
از کاروان تجاري قریش و فعل و انفعالات دشمن در آن نواحی بود.
پیامبر صلی الله علیه و آله پرچم سفیدي را به دست حمزه داد و آنها را روانه مأموریت کرد.
حمزه با گروه، عازم منطقه شدند و با کاروان قریش که به سرپرستی ابوجهل و با همراهی سیصد نفر بود مُواجه شدند. هر دو گروه
صف کشیده آماده نبرد شدند.
که با هر دو گروه دوستی داشت- واسطه شد و به قدري بین -« مجدي بن عمرو الجُهَنی » در این میان یکی از بزرگان قریش به نام
«3» . دو گروه رفت و آمد کرد که از شروع جنگ جلوگیري نمود و با میانجیگري او، دو گروه بدون خونریزي از هم جدا شدند
«4» « ودّان » یا « ابواء » هنوز مدت زیادي از این واقعه نگذشته بود که براي دومین بار، حمزه در کنار پیامبر در جنگی به نام غزوه
شرکت جست.
ص: 393
این بار هم، پیامبر صلی الله علیه و آله با شصت تن از مهاجرین مدینه براي خبرگیري از نیروهاي قریش، عازم محلی به نام أَبواء
شدند، پرچم نبرد به دست حمزه بود. پیامبر مدت پانزده شب در محل فوق اقامت گزید. در این غزوه قرار داد مصالحهاي بین نیروي
منعقد شد که این گروه متعهد شدند: « بنی ضمره » اسلام و طایفه
* عزم نبرد با مسلمین را نداشته باشند.
* به کسانی که قصد جنگ با مسلمانان را دارند نیرو ندهند.
«1» . * دیگران را وادار به جنگ با مسلمانان نکنند
و این واقعه هم بدون در گیري و خونریزي پایان یافت.
در پایان سال دوم هجري، به پیامبر خبر رسید که کاروان بزرگ تجاري قریش، به سرکردگی ابوسفیان از شام برگشته، قصد مکه را
دارد. پیامبر فرصت را مناسب دید و مردم را براي نبرد با کفار دعوت نمود.
از مهاجرین و انصار آماده شدند. «2» نیروهاي اسلام، مرکّب از سیصد و سیزده نفر
«3» . پیامبر ابن ام مکتوم را براي نماز و ابولبابه انصاري را براي اداره شهر در مدینه گذاشت. و با نیروهاي اسلام عازم منطقه نبرد شد
بین مکه و مدینه با هم به مصاف پرداختند. «4» « بدر » دوسپاه در کنار چاههاي آب، در منطقه
در این نبرد کفار درسی فراموش نشدنی گرفتند و با این که از نظر تعداد نفرات
ص: 394
جنگی و تجهیزات نظامی بر مسلمانان فزونی داشتند، شکست بزرگی را محتمل شدند.
پیشاپیش لشکریان اسلام علی علیه السلام حمزه و عبیدةبن حارث به نبرد برخاستند و سه تن از بزرگان قریش به نامهاي: شیبه، عُتبه،
صفحه 219 از 226
و ولیدبن عتبه، به دستشان به درك واصل شدند. این نبرد با پیروزي و سرافرازي سپاه اسلام پایان پذیرفت و کفار شکست خورده،
در کمال ذلت به مکه باز گشتند.
در سال سوم هجري، کفار مکه براي انتقامجویی و تلافی کشتههاي خود در جنگ بدر، با همه قوا به عزم نبرد با مسلمانان، عازم
مدینه شدند.
نظرشان این بود که در داخل « عبداللَّهبن ابَی » پیامبر صلی الله علیه و آله شوراي نظامی تشکیل داد، پیر مردها ومنافقین به سرکردگی
شهر با کفار بجنگند، مردها در بیرون خانهها و زنها و بچهها از بالاي بام خانهها با پرتاب سنگ.
اما حمزه و تعدادي از بزرگان مهاجرین و انصار و جوانان، رأیشان این بود که در بیرون شهر با دشمن رو برو شوند؛ زیرا دشمن
جنگِ در داخل شهر را حمل بر ترس و بُزدلی خواهد نمود و جرأت او بیشتر خواهد شد.
تعدادي از مهاجرین و انصار بخصوص کسانی که موفق به شرکت در جنگ بدر نشده بودند، در این زمینه مطالبی گفتند.
حمزه خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت:
«1» . به خدایی که قرآن را بر تو نازل کرده، امروز چیزي نخواهم خورد تا با شمشیرم در بیرون شهر با کفار بجنگم
پیامبر صلی الله علیه و آله چون رأي بزرگان از مهاجرین و انصار مثل حمزه و سعدبن عباده و جوانان را اینچنین دید، خوشحال شد،
خود لباس رزم پوشید و ابن ام مکتوم را براي اقامه نماز جاي خود گذاشت و پس از اقامه نماز عصر، عازم منطقه نبرد شد.
کفارِ تا دندان مسلح، گذشته از تجهیزات نظامی فراوان، این بار براي تحریک احساسات، زنان را هم وارد میدان کرده بودند که با
دف زدن و هلهله کردن، مردان را
ص: 395
تشویق به مبارزه کنند.
سیصد نفرشان از بین راه برگشتند و تنها هفتصد نفر در کنار پیامبر « عبداللَّهبن ابیّ » تعداد نیروهاي اسلام هزار نفر بود که با تحریک
و یک اسب. «1» باقی ماندند. با صد زره
«2» . اماسپاه کفر، مرکب از سه هزار نفر، دویست اسب، هفتصد زره، و سه هزار شتربود
بین مدینه و احُ د شب را سپري کرد و سحرگاهان به سوي احد « شیخین » پیامبر صلی الله علیه و آله در بین راه، در محلی به نام
«3» . حرکت نمود و نماز صبح را در احد بجاي آورد
و روي آن رابه مدینه قرارداد وسپاه کفرپشت «4» با بالا آمدن روز، دو سپاه آماده نبرد شدند. پیامبر پشت لشکر را به کوه احد
بهمدینهورويدر روي سپاه اسلام، آماده نبرد شدند.
بر فراز آن قرار داد و « عبداللَّه بن جُبَیر » سمت چپ لشکر اسلام بود که پیامبر پنجاه نفر تیرانداز را به سرگردگی « عَیْنَین » تپهاي به نام
فرمود: چه پیروز شویم و چه شکست بخوریم، هرگز مکان خود را ترك نکنید.
نبرد شدیدي بین دو سپاه در گرفت. با رشادت و پایمردي حضرت علی علیه السلام پرچمداران قریش یکی پس از دیگري کشته
شدند.
حمزه رجز میخواند و چون شیر به قلب سپاه دشمن حمله میکرد و با ضربههاي محکم، آنها را به زمین میافکند.
که « جبیربن مطعم » که در جنگ بدر به دست حمزه کشته شده بود، با غلام « عُتبه » همسر ابوسفیان در انتقام کشته شدن پدرش « هند »
او هم عمویش را در جنگ بدر از دست داده بود، قرار گذاشته بود که اگر حمزه را بکشد او را آزاد خواهد کرد.
غلام جبیر که مردي حبشی بود با این که در جنگیدن مشهور بود اما چون میدید قدرت مبارزه رو در روي با حمزه را « وحشی »
ندارد، با نیزه خود در پشت سنگی مخفی شد
صفحه 220 از 226
ص: 396
و در انتظار فرصت مناسب نشست.
در گرما گرم نبرد ناگهان حَمزه، در اثر لغزشی به پشت بر زمین افتاد و زره از روي شکم او کنار رفت و سفیدي بدنش نمایان شد،
فرصت را مناسب دید و محکم نیزه خود را به طرف او پرتاب نمود؛ اصابت نیزه به طوري بود که از آن طرف بدن حمزه « وحشی »
بیرون آمد.
حمزه سعی کرد با همین حال به طرف وحشی حمله کند، اما شدت ضربه بقدري بود که توان او را بُرید.
با دهان روزه به شهادت «1» ، و سر انجام حمزه، پس از این که یک تنه، سی و یک نفر از سپاه کفر رابه درك واصل کرده بود
رسید.
آنها وقتی از به شهادت رسیدن حمزه با خبر شدند، به جنایت فجیع دیگري هم دست زدند؛ براي تشفی خود در انتقام گیري از سپاه
همسر ابوسفیان، جگر او را به دندان گرفت، اما نتوانست بخورد. « هند » اسلام، بدن او را مثله کردند و
اولین شهیدي که بر او نماز «2» . پیامبر با شنیدن خبر قتل حمزه، بسیار متأثر شد، پیکر او را رو به قبله گذاشت و سخت بر او گریست
گزارد، حمزه بود و پس از او هر شهید دیگري را که آوردند، همراه با جنازه حمزه بر او نماز گزارد و بدین ترتیب، هفتاد بار بر
بدن حمزه نماز خوانده شد.
همه شهداي احد با خون خود و بدون غسل و کفن دفن شدند، بجز حمزه که در پارچهاي پشمی که قد او را نمیپوشاند دفن شد و
«3» . پیامبر گیاهی خوشبو را در بالاي سر و پایین پاي او قرار داد
لقب گرفت، با « سیدالشهدا » برايدفن، هردوشهید راباهمدریکقبر میگذاشتند، حمزه، که ازسوي رسولخدا صلی الله علیه و آله
دفن شدند. « عبداللَّه بن جَحْش » فرزند خواهرش
هنگامی که سپاه اسلام وارد مدینه شد، از همه خانهها صداي ناله و شیون در سوگ
ص: 397
شهیدان بلند بود و پیامبر وقتی دید بر همه کشتهها میگریند. اما کسی نیست که براي حمزه عزاداري کند، میل باطنی خود را با این
بیان نمود؛ انصار با شنیدن این سخن، به زنهاي خود گفتند: قبل از گریه براي شهداي خود، « لکن حَمْزَةَ لا بَواکِیَ لَهُ » : جمله مشهور
براي حمزه نوحه سرایی کنند و آنها اینچنین کردند.
واقدي (متوفاي 207 هجري) مینویسد: این رسم هنوز در مدینه هست که مردم در سوگ عزیزانشان، اول بر حمزه گریه میکنند.
«1»
پیامبر در زمان حیات خودشان همواره از حمزه به بزرگی یاد میکردند، و دیگران را به زیارت قبر او و سایر شهدا ترغیب
«2» . مینمودند
حضرت فاطمه علیها السلام هم بعد از رحلت پدر بزرگوارشان، هفتهاي دوبار به زیارت قبر عمویش حمزه میشتافت و بر او
«3» . میگریست
وجود حمزه در کنار پیامبر، در مکه و مدینه یکی از مهمترین عوامل تثبیت و تقویت حکومت اسلامی بود، تا جایی که پس از
رحلت پیامبر و بعد از ماجراي سقیفه، حضرت علی علیه السلام فریاد حسرتش در فقدان حمزه بلند است، که:
«4» .« واحَمْزَتاه و لاحَمْزَةَ لِیَ الْیَوم »
و حضرت این سخن را زمانی بر زبان دارد، که امثال عقیل و عباس زنده بودند.
امروز، براي میلیونها مسلمان مشتاق که از سراسر جهان به زیارت حرم شریف نبوي در مدینه مشرف میشوند؛ پس از زیارت قبر
صفحه 221 از 226
مطهر پیامبر و ائمه بقیع، زیارت قبور شهدا در احد و در رأس آنان زیارت حمزه از بهترین توفیقات است؛ زیرا همانطور که پیامبر
اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
«5» «. اگر کسی مرا زیارت کند و به زیارت عمویم حمزه نشتابد، بر من جفا کرده »
ص: 398
فضائل حمزه
اشاره
أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و » : جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن جدّه علی بن الحسین، عن أبیه، عن علیبن أَبِیطالِب علیه السلام قالَ
«1» .« آله کَفَّنَ حَمْزَةَ بْنَ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فِی نَمِرَةٍ سَوْدَاءَ
«2» «. رسول خدا سوار میشود « غضباء » حضرت حمزه روز قیامت بر ناقه »
«3» «. حمزه و جعفر علیهما السلام شاهدان انبیا در زمینه ابلاغ قیام الهی محسوب میشوند »
حمزه و جعفر علیهما السلام در روز قیامت، در دو سوي امیرمؤمنان علیه السلام و فاطمه علیها السلام پشت سر آن بزرگوار و امام »
«4» «. حسن و امام حسین علیهما السلام در میان آندو خواهند بود
«5» .« یُدْفَعُ یَوْم القِیامَۀ إلی علیٍّ لواء الحمد، و إلی حمزةَ لواءَ التکبیر، و إلی جعفر لواءَ التسبیح »
[در روز رستاخیر به دست علی علیه السلام پرچم محمد صلی الله علیه و آله و به حضرت حمزه پرچم تکبیر و به جعفر بن ابیطالب
پرچم تسبیح داده خواهد شد.]
القاب حمزه:
-1 سیدالشهدا، 2- اسداللَّه و اسد رسوله، 3- ناصر دیناللَّه.
«6» «. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به زیارت قبر حمزه و شهیدان احد توجه خاص داشت » ***
حضرت فاطمه علیها السلام به زیارت قبر حمزه سیدالشهدا میرفت.
محمود بن لبید گفته است: وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله از دنیا رفت، فاطمه علیها السلام به زیارت
ص: 399
قبر شهداي احد میآمد و سر قبر حمزه گریه میکرد. یکروز به زیارت قبر حمزه رفتم، دیدم فاطمه مشغول گریه است. لختی او را
مهلت دادم تا آرام گرفت، جلو رفتم و سلام کردم و گفتم: یا سیدةالنسوان قَدْ واللَّه قُطِّعَتْ أنیاطُ قلبی مِنْ بُکائِک، فَقالَتْ: یا أبا
عمرو یَحِقُّ لی البُکاءُ فَلَقَدْ اصِبْتُ بخیر الآباء رسولاللَّه، واشَوْقاه إلی رَسولاللَّه صلی الله علیه و آله، سپس این شعر را خواند:
إذا ماتَ یَوْماً مَیّتٌ قَلّ ذکره وَ ذکر أبی مذ مات واللَّه أکثر
در اواخر کتاب حج فرموده است: مستحب است زیارت حمزه و « الفخریه فی معرفۀ النّیّه » فخرالمحققین فرزند علامه حلّی در رساله
همچنین دیگر شهیدانِ احد.
.« مَنْ زَارَنِی وَ لَمْ یَزُرْ عَمِّی حَمْزَةَ فَقَدْ جَفَانِی » : چون از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمود
«1» «. حضرت حمزه چهار سال از پیامبر گرامی بزرگتر بود و برادر رضاعی آن حضرت نیز محسوب میشد
«2» «. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قبل از شهادت حمزه، دست در گردن وي افکند و روز احد میان دو چشم حمزه را بوسید
صفحه 222 از 226
هیچ روزي بر رسول خدا صلی الله علیه و آله از » ؛« ما مِنْ یَوْمٍ اشَدُّ عَلی رَسُولاللَّه صلی الله علیه و آله مِنْ یَوْم احد قُتِلَ فیه عَمُّهُ حَمزَةُ »
«3» «. روز احد که عمویش حمزه شهید شد، دشوارتر نبود
در کتاب شریف کافی آمده است:
.« إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله صَلَّی عَلَی حَمْزَةَ وَ کَفَّنَهُ لِأَنَّهُ کَانَ قَدْ جُرِّدَ »
«4» «. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بر حمزه نمازگزارد و چون حمزه برهنه شده بود، او را کفن کرد »
ص: 400
در بصائرالدرجات آمده است:
«1» .« عَنْ أبی جعفر علیه السلام قال: عَلَی قَائِمَۀِ الْعَرْشِ مَکْتُوبٌ حَمْزَةُ أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ وَ سَیِّدُ الشُّهَدَاءِ
امام باقر علیه السلام در حدیثی در ضمن اینکه خاندان نبوت را یاد کرده میفرماید:
«2» .« وَمِنْهُم الملک الأزهر، و الَأسَدُ الباسِل حمزة بن عبدالمطلّب »
در کنز جوامعالفوائد، امام کاظم علیه السلام از پدرش و از امام باقر علیه السلام نقل کرده است که:
«3» آیه شریفه فی بُیُوتٍ أذِنَ اللَّه أنْ تُرْفَعَ
«4» بیوت آلمحمّد علیه السلام، بیت علی و فاطمه و حسن و حسین و حمزه و جعفر است. و آیه أفَمَنْ وَعَدْناهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لاقِیَه
«5» درباره علی و حمزه نازل شده است. و آیه افَمَنْ شَرَح اللَّه صَدْرَه لِلإسلام فَهُوَ عَلی نورٍ مِنْ رَبِّهِ
«6» . نیز درباره حمزه و علی علیهما السلام است
حمزه در قیامت
روز قیامت، علی علیه السلام نیزهاي که حمزه بدان با دشمنان خدا در دنیا میجنگید، به دست وي میدهد و میگوید: اي عموي
رسول خدا صلی الله علیه و آله جهنم را از دوستانت با نیزه دور کن.
در کتاب مناقب ابن شهر آشوب، در فضیلت حمزه و جعفر در قیامت، احادیثی آمده است.
درباره مرکز